يكشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ب.ظ
بلاغ ( قسمت اول)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی حبانا بالهدی و لم یترکنا سدی و لم یخلقنا عبثا و اوضح لنا المحجه و اتم علینا الحجه فجعل الحق لنا دلیلا و قال تبارک و تعالی : ( وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلیلاً ) .
و الصلوه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین و رحمه للعالمین . و علی الصدیقه الطاهره الشهیده الرضیه المرضیه ، التقیه النقیه ، فاطمه الزهراء البتول و بضعه الرسول. و علی الائمه الهدی و مصابیح الدجی و اعلام التقی و حجج الله علی اهل الدنیا و الآخره و الاولی . لاسیما علی ابی الائمه و خلیل النبوه والمخصوص بالاخوه ، علی بن ابی طالب ، امیر المؤمنین و یعسوب الدین و قائد الغر المحجلین . و علی بقیه الله من الصفوه المنتجبین ، محیی الدین ، مبیر الکافرین ، محقق کل حق و مبطل کل باطل . اللهم ارنا طلعته الرشیده و غرته الحمیده.
اما بعد...
یکی از دوستان فاضل و ارجمند از این حقیر خواستار نوشتن مقدمه بر کتابی که تالیف نمودهاند ، شدند . قلت بضاعت مانع از پذیرش این مسئولیت بود و عدم اجابت موجب شرمندگی و خجلت .
با عنایت به اینکه ( لازمهی نوشتن مقدمه بر هر مکتوبی ، خواندن دقیق و صحیح آن میباشد ) سطر به سطر آن را با دقت خوانده و آن را کتابی مفید و مؤثر یافتم . به این دلیل که مشحون از آیات نورانی قرآن مبین و فرمایشات ائمه معصومین علیهم السلام میباشد و مؤلف در ارائهی نیکوی آن و استفادهی بجا از معارف اسلامی و مطالب اخلاقی و امثال و اشعار و حکایات ، و مخصوصاً عمل به علم همراه با اخلاص ، برخوردار از توفیق میباشد . به خاطر اهمیت فراوان آنچه که به آن اشاره شد ، مقدمهی کتاب ، بیان مختصر این چهـار مطلب خواهد بود.إنشاءاللهتعالی.
(1) وجوب و لزوم رجوع به قرآن و سنت و عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم
(2) ارائه ی نیکوی آیات و روایات و معارف قرآنی
(3) عمل نمودن به علم
(4) اخلاص
1. وجوب و لزوم رجوع به کتاب و سنت در همهی امور
الف . کتاب
قرآن کریم نتیجهی زحمات جمیع انبیاء و مرسلین الهی ، از حضرت آدم (ع) تا پیامبر خاتم (ص) ، وکلام خداوند حکیم جهت هدایت و رسیدن به سعادت می باشد . کتابیست شفابخش که نتیجهی ایمان و عمل به آن ، وارستگی از بدیها و زشتیها و آراستگی به خوبیها و زیبائیهاست .
( وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا )[1]
نوریست که باعث خروج از ظلمات انواع گمراهیهاست .
( ... قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُّبِینٌ ) [2]
(تنزیل من رب العالمین ) میباشد و همهی مکلفین ملزم به پیروی از آن هستند ، همان طور که به حکم ( جبر تشریعی ) مجبور به پذیرش دین مبین اسلام میباشند .
وجود مقدس و مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم طی سالهای نزول قرآن و قبل و بعد از آن انواع سختیها و مصائب را تحمل فرمودند . امیر المؤمنین علیه السلام جهت حفظ آن چه رنجها که نکشیدند . در کربلاء وجود مبارک و مهم سید الشهداء علیه السلام ، فدای (اَهَمّ ) یعنی دین و قرآن شد و این روش توسط ائمه معصومین علیهم السلام ادامه یافت .
و حالا ما هستیم و این ودیعه و امانت الهی . بر ماست که ندای ( الله الله فی القرآن ) امام المتقین و امیر المؤمنین علیه السلام را به گوش جان شنوا باشیم و تدبر در این کتاب مبارک را که بهترین موعظهگر است ، وظیفهای واجب و تنها راه رهائی از ضلالت و شقاوت ، و رسیدن به کمال و سعادت بدانیم .
(کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ)[3]
(أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) [4]
( انْتَفِعُوا بِبَیانِ الله ، وَاتعظوا بِمَواعِظِ الله ، وَ اقْبَلُوا نَصیحَه الله... وَ إنَّ الله سبحانه لَمْ یَعِظْ أحَداً بِمِثْلِ هذا القُرآن ، فَإنَّهُ حَبْلُ اللهِ المَتین...) [5].
ب . سنت و عترت
زهادت ، دیانت ، بودن بر طریق هدایت ، برخورداری از علم الهی به مقدار کفایت در انجام وظیفه امامت ، خدمت به دین و مؤمنین و به نسل بشر ، و مقام عصمت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) بر هیچ حقجوی و منصف حقگوئی پوشیده نیست . مفسرّین و مؤوّلین و مبیّنین حقیقی قرآن ، جز وجود مبارک و مقدس آنان نبوده و نیست . قرآن با تمام عظمتش صامت است و اینان قرآن ناطقند .
نادیده گرفتن عترت پیامبر اکرم (ص) ، به منزلهی نادیده گرفتن قرآن و رها نمودن آن میباشد .
همان طور که امتثال از اوامر و نواهی قرآن واجب است،تبعیت و پیروی از ائمههدیعلیهمالسلام به حکم خدا نیز واجب می باشد .
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ . . . ) [6]
جای کمترین تردیدی نیست که بهترین روش جهت متروک و مهجور قرار دادن قرآن – از سوی کسانی که به دروغ خود را اهل قرآن به دیگران نمایش می دادند – منزوی نمودن اهل بیت پیامبر اکرم (ص) و ائمهی معصومین علیهم السلام بود و ندای نامبارک و شوم ( حسبنا کتاب الله ) پایهای کج را بنیان نهاد که باعث محرومیت اکثر مسلمین از این نعمت عظمای الهی ( نعمت امامت و ولایت ) گردید . محرومیتی که مولودی جز ذلت و خواری ، به جای عزّت و سر بلندی، و تفرقه و اختلاف به جای وحدت و اتحاد ، و فقر و فاقه و وابستگی ، به جای بی نیازی و استقلال از برای جمعیت کثیر مسلمین دنیا نداشته است . و تا زمانی که این چنین باشد جز این نخواهد بود .
( وضع اسفبار سرسپردگی حکام کشورهای اسلامی به کشورهای کفر و شرک خصوصاً یهود عنود ، مؤیّد این مدعاست ).
اگر در طول تاریخ تا به امروز شاهد حضور و وجود دین مبین اسلام و مسلمین بوده و خواهیم بود به سه دلیل عمده میباشد :
(1) إنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ [7]
(2) وجود مبارک و مقدس ولی عصر ارواحنا فداه
( فرمایش آن حضرت ( عج ) در توقیع مبارکشان خطاب به شیخ مفید ( ره ) مؤیّد این مدعاست : . . . فَإِنَّا یُحِیطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِکُمْ ، وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم ، إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاء...)[8]
(3) مجاهدات فقهاء و نائبین عام امام زمان ( عج ) ، که حجت حجت خدا می باشند
( ... فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه... )
بارزترین مصداق این مقوله ، حکومت اسلامی ایران در سه دهه اخیر و عزت و شوکت و قدرت و استقلال و پیشرفت و ترقی در امورات مختلف و قطع ایادی استعمار و استثمار میباشد که در سایهی فقاهت و درایت و مجاهدت رهبر کبیر انقلاب ( آیه الله العظمی امام خمینی ره ) و مساعدت و همفکری و عنایت و اعانت سایر مراجع تقلید و فقهاء شیعه و اتحاد ملت محقق گردید و هم اکنون در ظلّ رهبری خردمندانهی مقام معظم رهبری - ادام الله ظله - ادامه دارد و إنشاءالله مستدام خواهد بود . امیدواریم با مدّ نظر قرار دادن اصول و مبانی لا یتغیّر الهی همچون : (...إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... )[9] و (وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ) [10]و (ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ... ) [11] و (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ)[12] ، همواره شاکر و حافظ این نعمت ، و در پی نصرت دین خدا باشیم . و اگر جز این بود ، دشمنان دین که از نظر عده و عده همواره بیشتر و برتر ، و با تمام توان در صدد امحاء دین و نابود نمودن متدینین بودهاند ، تا اکنون اثری از دین باقی نمیگذاشتند .
با توجه به این مختصری که ذکر شد ، بی اعتنائی به قرآن و بیگانگی با عترت جای بسی تعجب و تاسف دارد .
ما در عرصههای مختلف فردی و خانوادگی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی ، خواسته و یا ناخواسته ، از سوی دشمنان آشکار و نهان ، منافقان و کج اندیشان ، و بدخواهان در لباس دوست و یا دوستان نادان، با نابسامانیهائی مواجه هستیم که سامان آن جز از طریق پناه بردن به آیات نورانی و هدایتگر و شفابخش قرآن کریم و توجه نمودن به سفارشات ائمهیمعصومینعلیهم السلام ناممکن است .
( ... وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِکُم ... ) [13]
متأسفانه حتی در امور فرهنگی ، گاه شاهد وام گرفتن نابجای برخی از متصدیان و متولیان و مجریان آن، از مکاتب و احزاب و اشخاص و فرقههائی هستیم که وجاهت دینی نداشته و اسیر توهّمات و تخیّلات و اغراض فردی و فرقهای هستند .
اگر اهل ایمان و تقوی ، و با اهل تقوی باشیم (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ) [14]، اگر در صدد کنترل و نظارت فردی و خانوادگی و اجتماعی با استفاده از شیوههای صحیح باشیم ، خدا با ماست ، عزّت از آن ماست ، و برکات آسمان و زمین شامل حال ماست .
(إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَ الَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ) [15]
(وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَ اتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ وَ لَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ) [16]
اگر خود را مأموم میدانیم باید که به امام خود اقتداء کنیم .
( ... أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ ، أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ ، أَلَا وَ إِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد... ) [17]
اگر سرمشق و اسوهی خود را رسول خدا قرار داده ، اطاعت از آن حضرت را اطاعت از خدا بدانیم ، و به سفارش اکید پیامبر رحمت مبنی بر پیروی از عترتش توجه کنیم ، و زندگی خود را مطابق دستورات سعادتبخش آن بزرگوران تنظیم نمائیم ، آنگاه از زندگانی حسنه در دنیا و عقبی و حیوة طیبة برخوردار خواهیم شد .
(لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا) [18]
(مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ... ) [19]
[1]. الاسراء 82
[2]. المائدة 15
[3]. ص 29
[4]. محمد 24
[5]. نهج البلاغة . خطبه 176
[6]. النساء 59
[7] . الحجر 9
[8] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج53 175 باب 31 ما خرج من توقیعاته ع ..... ص : 150
[9]. الرعد 11
[10]. ابراهیم 7
[11]. الانفال 53
[12]. محمد 7
[13] نهج البلاغة . خطبه 176
[14]. التوبة . 119
[15] النحل 128
[16] الاعراف 96
[17] نهج البلاغة . نامه 45
[18]. الاحزاب 21
[19] النساء 80
۹۳/۰۲/۰۷